روزی که رسول ختمی مرتبت صلی الله علیه وآله وسلّم ، با کلامِ “حسین منّی و أنا مِن حسین” پرده از حقیقتی سر به مهر برداشت، شاید همگان بر این باور بودند که معنای آن تنها به بنوّت و فرزند زادگی رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم بازمی گردد و بس.
اما بعد از گذشت سالها و روزگارانی که نبوّت و خلافت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم دستخوش غارت حکام جور شد، زمان به مقطعی رسید که تخطی از کتاب الله و انحراف در سنت رسول الله به اوج خود رسید.
اینجا بود که رسالت نبوی در غرقاب بدعتها نیاز به کشتی نجات و ناخدایی حیات بخش پیدا کرد.
پس محق ترین و سزاوارترین محیی شریعت نبوی یعنی حسین بن علی . به پا خاست تا تقدیری جدید برای حیاتی جاوید در امّت محمدی رقم زند.
Hussein, peace be upon him, rose up to illuminate the nation of the Prophet from the darkness of ignorance, and by enduring the greatest calamity of Ashura, namely the martyrdom of the infant of Karbala, he became the sun of oppression, whose light exposed the falsehood of the opposing movement and awakened the sleepy people of the world.
But this sun of the world shone with another light in the final moments of Ashura and disclosed the trust that he had inherited from the great prophets. And that trust was none other than the shirt of prophethood and the special envoy of the Mistress of the Women of the Worlds, Fatima Zahra; peace be upon her. ..
این پیراهن کتاب مسطوریست که در هر سطر آن انبیای الهی ، از اسوه ی استقامت حضرت حسین بن علی .، درس پایداری و استقامت آموختند و میثاق جمعی خود را با عاشورا تحکیم کردند.
و اگر به سیر تکوینی این امانت الهی که مبدأ وجودی آن اعلی علّیین می باشد، با دیده ی حکمت بنگریم، خواهیم یافت که سیر منازل این پیراهن در بین انبیاء عظام، نشان از شکل گیری سندی دارد که با نقشه و تدبیر الهی، راهی مقصد رشید خود یعنی روز عاشورا شده است.
پوشیدن این پیراهن در ساعتی قبل از شهادت ، تازیدن اسب ها بر بدن مبارک و غارت آن و اصرار بر بازگرداندن پیراهن از جانب آل الله در شام ، نشان از آن دارد که این پیراهن مظلومیّت ، پرچم بصیرتی برای آیندگان جهان خواهد بود.
ردّ سُم سُتوران بر این پیراهن مظلومیت ، گواه امضایی آشکار و فریاد علنی یزیدیان بر این است که ما تنها کشنده ی فرزند رسول خدا هستیم و باید این عمل به نام ما ثبت و ضبط گردد.
و اینچنین شد که بعد از ممهور کردن این پیراهن به ردّ پای اسبانشان اراده ی الهی بر این شد که این بیّنه نیز چون خون علی اصغر . ، به همسایگی عرش الهی درآید.
و می توان گفت این بیّنه ی بزرگ ، آغازی برای رمز گشایی از یک قدرت مظلومیّت و رونمایی از پرچم قیام قائم آل محمدعلیهم السلام است.
پرچمی که برای موالیان شفا و رحمت و برای معاندان رایت الرُعب است و از آنجا که بفرمایش صادق آل محمد علیهم السلام ، شیعه در قبل از ظهور، باید حیات خود را از کربلا بگیرد و این جغرافیای حیات بخش را پایگاه دفاعی خود قرار دهد، پس برماست که بعد از وقوع انقلاب عظیم اربعین حسینی و نهضت عظیم شیرخوارگان حسینی در جهان ، با برافراشتن این پیراهن خونین، فریاد تظلّم دخت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را در اقصی نقاط عالم، سر دهیم و زمینه ساز دیگری برای شکل گیری نهضت عاشورا پژوهی و جهانی سازی کربلا شویم.
چرا که صدع علم های بصیرت زا در کربلا ، امری ضروری و حیات بخش، برای زمینه سازی ظهور و تشکیل جامعه جهانی مهدوی است.