نماد
در جهان امروز مسابقه ی نفس گیر شعار ها و نماد ها برای تسخیر ذهن انسان در جهت دستیابی به یک پیام رسان با سرعت ، فراگیر شده. تا جایی که اندیشه ی بدون شعار و نماد ، از جرگه ی این مسابقه خارج شده و جایگاهی برای خودنمایی و ابراز وجود ندارد.این از فراست پیروان یک مکتب است که با عرضه یک نماد و نشانه کامل ، و در عین حال ساده، اقدام به انتقال مفاهیم بزرگ خود کنند.بی بهرگان از نماد، منفعلان در انزوای خویش اند، که هیچگاه مدافعان خوبی برای اندیشه ی خود نمی باشند.امروز در اقصی نقاط جهان نمادهایی که ذهن بشریت را به تصرف و اشغال خود درآورده در اصل با رجز خوانی خاموش ،فتح الفتوح خود را فریاد می کنند.هرنمادی که بتواند جایگاه خود را در باور ها و اعتقادات مردم جهان باز کند ، در واقع قدرتش را به منصه ی ظهور گذاشته و دم از علو و برتری خود می زند و با این اظهار وجود ، تمام مقاصد خود را بر کرسی خواسته های دیگران می نشاند و با ظهور نرم و مقتدرانه ، پایه های حضور خود را در اذهان بشریت محکم می کند.قدرت نمایی یک نماد ، زمانی تحقق پیدا می کند که در یک “آن” ذهن مخاطب را به مفهوم مورد نظر ارجاع دهد که در این صورت پیروزی فراگیر آن نماد را در همان لحظه اعلام می دارد.قوه جاذبه در انتقال پیام یک نماد ساده ، ظاهراً نیز خاموش میباشد، ولی گاهی چنان اثرگذار است که انفجار معنا در کسری از ثانیه اتفاق می افتد که این انفجار معنا ، همان “آن” پیروزی است که با یک نگاه ، یک دنیا مفهوم را به مخاطب انتقال می دهد.مانند پرچم یک کشور که در یک آن با دیدن تصویرش شناسه ای از تعریف آن کشور را به اذهان متبادر می کند.
چند مثال…
نماد شناسنامه ی تام معناست و می تواند مهیّج دوستی و دشمنی ، صلح و جنگ و هرچیز دیگری باشد.
نماد محضر معنا و آیینه تمام نمای اهداف است.
در واقع سرعت و صحت انتقال نماد به مفهوم مورد نظر ،بستگی به پیوند عمیق فی ما بین آنها دارد.
یعنی هرچه ارتباط میان نماد و مفهومی که قرار است نماد، حامل آن باشد ، بیشتر باشد، نماد در انتقال پیام مورد نظر پیروزتر خواهد بود. مانند صلیب.
و البته اصرار و استمرار بر شیوع یک نماد ، از لوازمات رسیدن به گستره ی آن می باشد ولیکن گاهی به قدری مورد غفلت واقع می شود که حتی پذیرش آن از سوی اذهان و سپس گسترش آن ، نیازمند طرح و برنامه می باشد.و نیز می توان گفت یکی دیگر از عوامل گسترش و همه گیر شدن نماد، تکرار تداعی معانی می باشد.هنگامی که مکتبی برای القای اندیشه و فرهنگ خود از نمادی رونمایی می کند، تکرار آن به طرق مختلف و بجا می تواند در جانمایی آن در اذهان ، نقش بسزایی داشته باشد و همین طور توضیح و تفسیر معانی این نماد و تکرار آن که همان “تکرار تداعی معانی ” می باشد، مهمترین و بهترین روش برای ثبت نماد در اذهان می باشد.تکرار تصویر نماد ، به لطایف الحیل ، با برنامه ای حساب شده و هدفی مشخص با شرط پیوند عمیق نماد و مفهوم ، می تواند زمان تثبیت آن را نیز به سرعت کوتاه کند.و البته از فوائد تثبیت یک نماد در اذهان عمومی ، انتقال مقصود و القاب و اندیشه و پیام یک فرهنگ است.